مهد کودک 2
اولین روزی که بچه ها را مهد گذاشتم و رفتیم دنبالشون خیلی براشون آسون بود ولی از روز سوم اذیتها و گریه ها شروع شد . البته مربیشون گفت فقط همون اول گریه می کنن من هم می دونم چون تا گریشون تموم نشه و مطمئن نباشم ساکتن نبینم که با آرامش توی کلاس نشستن از مهد بیرون نمیام اما خودم را هم نشون نمی دم می دونم همه گریه ها برای منصرف کردن من هست اما بیشتر از یکی دو دقیقه هم طول نمی کشه. انشاءالله زودتر عادت کنن و مثل بقیه خیلی شیک بوسشون کنم و ازشون خداحافظی کنم اونم با خنده و شادی . روز اول برنامه چاشتشون را هم دادن که از این برنامه 5 روزه فقط نون پنیر گردو و سیب زمینی سرخ کرده را دوست دارن مدیرشون گفت بقیه روزها هم هرچی دوست داشتن منم به جای...
نویسنده :
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
10:05