ارسلان بابا
ارسلان خیلی پر حرف و بلبل زبون شده خیلی با مزه وقتی می خوام یه کاری را براش انجام بدم مثل لباس پوشوندن و ... با لجبازی که خودش انجام بده می گه بلم بلم (بلدم بلدم) وقتی باهاش شوخی می کنم و سر به سرش می گذارم می گه نکن نکن البته با کلی ناز و دلبری. هر کار که بهش می گم مثل آوردن لباس و ... اولی می گه نخوام (نمی خواهم) منم دیگه اسرار نمی کنم اونم دو ثانیه بعد بدو بدو انجامش می ده. می رفت پشت مبلای مامان (زیر پنجره پشت پرده کمد دیواری هست که پر خرت و پرت و مواد غذایی هست) بهش می گفتم تا سه می شمارم بیا بیرون. هر بار آمد یه بار گیر کرده بود می گفت نزززززززززززن نززززززززززززن. اونم با یه ناز...