جشن تولد بچه ها
همه می دونن که بچه ها آبله مرغان داشتن و تا تولدشون هم خوب نشدن. خواستیم شب تولدشون را با مامان و بابای من و مامان و بابای همسرم جشن بگیریم و که مادرشوهرم گفتن بگذارین خوب بشن عمه و عموهاشون هم باشن . (پسرعمه ایمانشون آبله نگرفته) خلاصه گذشت تا قرار شد پنجشنبه که دوم مهر باشه بگیریم که تولد بابا سعید هم باشه اما مامانم می خواستن برای عید قربان برن شهر دیگه ای و می خواستن به خاطر تولد بهم بزنن گفتیم باشه جمعه شب که سوم مهر می شه ولی به خواستگاری عمو کوچیکشون تداخل پیدا کرد خلاصه گفتیم باشه چهارشنبه شب که اول مهر هست و برنامه کسی را هم بهم نزنیم. خریدهای بیرون و ... می خواستم یه عصرانه بگیرم و با سوپ و پیراشکی پذیرایی کنم یه...
نویسنده :
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
22:16