یه بحران دیگه
یه بار دیگه هم خدا به ما لطف کرد و به خیر گذشت.
دو روز پیش پیش چشم من بچه ها داشتن با هم توپ بازی می کردن که توپ کنار دیوار بود و اردلان تا رفت سمتش و خم شد که برداره از کنار دیوار برگشت و اردلان که همه حواسش به توپ بود ، اون را دنبال کرد و تعادلش را از دست داد و سرش خورد به سنگ کنار دیوار .