اَدَ
بچه ها خیلی قشنگ با هم حرف می زنن. برای هم چیزی تعریف می کنند . یک بار در آشپزخونه که عشق بچه ها هست باز بود ارسلان هم پیش من دراز کشیده بود طوری که داداشی ها را نمی دید بعد گفتن اد ارسلان هم سریع بلند شد و دوید جلوی در آشپزخانه با هم حمله معمولا برای شلوغ کاری یا رفتن توی اتاق و ... همدیگه را صدا می کنند و منتظر می مونند که همه جمع شن وقتی که کوچیک تر بودن حتی از اتاقشون هم تنهایی بیرون نمی آمدن جلوی در روی کم صبر می کردن و با نگاه و صدا همدیگه را هم دعوت به پذیرایی می کردن. قربونتون بشم همیشه با هم باشین نیاد روزی که بر هم بارشین . ...
نویسنده :
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
8:22