گل پسرا قند عسلاگل پسرا قند عسلا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

سه قلو ، قند عسلا گل پسرا

این روزهای عید

.: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 7 ماه و 28 روز سن دارد :. بچه ها آماده و منتظر مهمون عکس بچه ها با بچه های مهمونامون که برادرهایم بودن آماده رفتن به مهمونی اینم عکسای دیروز و اولین گردش بهاریمون در بیستمین روز بهار ...
21 فروردين 1395

31 امین ماهگرد

چون 31 ماهگیتون تقریبا مصادف شد با تولد مامانم یه کیک دو منظوره پختم. این ماه مصادف شد با یه اتفاق خوب ولی بد. نظر زنداییم در مورد ادرارتون منجر به تحقیق جدی من در اینترنت و مراجعه به دکتر شد که بببببببله تشخیص حدسی درست بود و یه جراحی سرپایی اما همراه با بیهوشی داشتیم به عنوان تنگی مجرای ادرار. گفتم که اتفاقات تلخ را نمی گم اما خدا را شاکرم که این مورد را تونستم تشخیص بدم و پیگیری کردم . حالا هم می خواهم همه دوستان در جریان این مشکل باشن و پیگیری کنن که جگرگوشه هاشون همیشه سالم باشن. این عکس بعد از عمل هست. بردم دکتر متخصص ارولوژی تشخیص داد و گفت اگه برای قبل از عید بخواین فقط فردا هستم منم اسرار کردم که عمل ن...
21 فروردين 1395

یلدای 94 در مهد

حالتون خوب نبود و توی خونه بودین و یه 20 روزی بود مهد نمی رفتین که از مهد زنگ زدن گفتن بیاین برای بینایی سنجی و عکس یلدا و منم فقط به همین منظور بردمتون مهد و پرونده مهد سال 94 بسته شد چون از 3ماهی که رفتین مهد حدود 2 ماهش را خونه بودین. مرتب ویروس و تب و بیماری و دکتر و مهد هم بچه تب دار قبول نمی کنه که بماند منم طاقتم نمیاد با تبی که داشتین برین مهد . این عکس را هم با کلی گریه گرفتین آخرم من کنارتون نشستم پیش ارشیا که الآن حذف شدم. ...
1 فروردين 1395

حمایت کودکانه

  .: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 5 ماه و 7 روز سن دارد :. شب دیر خوابیده بودم و چندبار هم نصفه شب براتون بیدار شده بودم . صبح اصلا نای بلند شدن از جا را نداشتم بعد از کمی بهانه شنیدن لای چشمام را باز کردم دیدم سه تایی نشستین دور هم با هم صحبت می کنین . ارشیا : آب می خواهم . آب (با بهانه اما صدای آروم به ارسلان می گفت) ارسلان : مامان خوابه  همه با هم رفتین بیرون ، پشت سرتون در را هم بستین ، یه دقیقه بعد دیدم صدایی نمیاد آمدم دیدمتون خستگیهام از تنم در شد برای جایزه هم بردمتون پارک و بازی کردین. وقتی آمدم بیرون دیدم چراغ حمام روشنه ، دیدم ارسلان لیوانشون را برداشته رفته رویه صندلی حمام شیر روشویی را باز ...
5 بهمن 1394

سلیقه بچه ها

  .: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 5 ماه و 5 روز سن دارد :.   بلاآخره سلیقه بچه ها را کشف کردم. با هم رفتیم گردش و بعد رفتیم از اسباب بازی فکری پازل حیوانات مربوط به سنشون خریدم ولی فکر هم نمی کردم که اینقدر دوست داشته باشن. بهشون گفتم میریم خونه پیش عزیزجون پازل را باز کنین (ترسیدم تکه هاش رو زمین بریزه حوصله نداشتم تو خیابون دنبالشون بگردم ترجیح می دادم یکی دیگه بخرم) بچه های حرف گوش کنی هستین اما تا خونه افتان و خیزان آمدین و گریه هم نکردین که افتادیم دستمون درد گرفت و اصلا ناراحت هم نمی شدین تو راه داد می زدین عزیزجون . عزیزجون کجایی به محض اینکه رسیدیم هم پازلهاتون را باز کردین ، تو راه پله هم زدین صفحش...
5 بهمن 1394

خداجون

  .: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 5 ماه و 3 روز سن دارد :. چند روز پیش اردلان ژاکت پوشید و خداحافظی کرد گفتم کجا میری؟ گفت  پارک  گفتم با کی میری؟  خداجون الآن هم ارشیا یه پلاستیک دسته دار را برداشته از این پلاستیک وقتی استفاده می کنم که میریم پارک روبرو و توش شلوار اضافی می گذارم برای وقتی که بارون بیاد انداخته روی شونش می گم کجا میری؟ میگه پارک میگم با کی میگه خداجون.  وقتی توی حمام هم لیف میزنم میگم این دست را کی داده ؟ میگن خداجون و این پا را کی داده ؟.... توی مهد یاد دادن که کارها را با نام کی شروع می کنیم؟ خداجون منم از این فرصت استفاده کردم برای همین خداجون توی زندگی ما 5 نفر نقش مهم...
27 دی 1394