سلیقه بچه ها

بلاآخره سلیقه بچه ها را کشف کردم. با هم رفتیم گردش و بعد رفتیم از اسباب بازی فکری پازل حیوانات مربوط به سنشون خریدم ولی فکر هم نمی کردم که اینقدر دوست داشته باشن.

بهشون گفتم میریم خونه پیش عزیزجون پازل را باز کنین (ترسیدم تکه هاش رو زمین بریزه حوصله نداشتم تو خیابون دنبالشون بگردم ترجیح می دادم یکی دیگه بخرم)

بچه های حرف گوش کنی هستین اما تا خونه افتان و خیزان آمدین و گریه هم نکردین که افتادیم دستمون درد گرفت و اصلا ناراحت هم نمی شدین تو راه داد می زدین عزیزجون . عزیزجون کجایی به محض اینکه رسیدیم هم پازلهاتون را باز کردین ، تو راه پله هم زدین صفحش را شکستین ، روی پله بالا می رفتین که افتادین روی پازل . انصافا پازل سختی بود اما بعد از دو سه بار چیدن دیگه جاهاشون را حفظ کرده بودین. 

14 تا حیوان بود که باید سرجاشون جا می خوردن ، هنوز پازل به اون معنا که ما استفاده می کنیم نیست اما دوست دارین.

از مربی تون هم سوال می کردم که سلیقتون را بدونم اما به همه اسباب بازی ، بازی می کنین و همشون هم زود دلتون را میزنه ولی کارهایی که برای این پازل انجام دادین را تا حالا ندیده بودم.

اون ذوق تو چشماتون را نمی تونم توصیف کنم. اصلا فکر نمی کردم بتونین این پازل را بچینین و حیواناتش را تشخیص بدین اما باز هم من را سورپرایز کردین.