گل پسرا قند عسلاگل پسرا قند عسلا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

سه قلو ، قند عسلا گل پسرا

بدون عنوان

.: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 13 روز سن دارد :. پسرای نازم این روزها خیلی شیرینتر از قبل شدین. ارسلان طاقت دوری هیچکدوممون را نداره . بابا که سر کاره صبح تا شب سه تایی می گین بابا کو؟ اگه یکیتون از جلوی چشم ارسلان دور بشه مرتب می پرسه ارشیا کو؟ اردلان کو؟ و دنبالتون می گرده. یه بار خونه مامان بودیم من رفتم سرویس که پشت در ورودی آپارتمان هست . اردلان هم آمد . گفتم جیش ، از اول تا آخر گفت جیش منه   یعنی من جیش کنم . ارسلان هم دنبال اردلان می گشت و صداش میامد اردلان کو؟  همینجور صدا زنان رفته بود پایین خونه خودمون را بگرده و من متوجه نشده بودم آمدم بیرون دنبالش می گشتم که دیدم صدای گریه از پایین میاد به...
6 شهريور 1394

سلام سلام

خیلی وقته شاید یه ماهی باشه وقتی ارسلان من را می بینه می گه سلام سلام یا می گه سلااااااااااام. گاهی به باباش و خیلی کم پیش میاد به مامان و بابای من ولی به دیگران نمیگه . یه مدتی بود که از ارسلان می پرسیدم اسمت چیه ؟ می گفت   ارسلان بابا حالا به اردلان می گم عشقم کیه ؟ میگه  اردلان بلا چند وقتی هست که به ارشیا می گم اسمت چیه ؟ میگه  اردلان ارشیا خیلی علاقه ای به پر حرف نداره اما حرف هم که می زنه به جا و با معنی .   ...
24 مرداد 1394

تولدتون مبارک

.: گل پسرا قند عسلا ، 2 سالگیتون مبارک :. عزیزای مامان گل پسرای مامان دوسال هست که به من افتخار مادر شدن دادید. ممنونم از خالق بی نظیر شما. دو سال گذشت سخت و شیرین اما زود .  خیلی زود گذشت یه روزایی نمی خواستم زمان بگذره و روز تمام بشه یه روزهایی هم هر ساعت چشمم به ساعت بود. بی شک روزهای خوشمون کمتر از روزهای تلخمون بوده اما خوشیهامون خیلی عمیق بوده. دیگه دوست ندارم یه نوزاد بزرگ کنم ولی به بزرگ کردن شما افتخار می کنم. وقتی نوزاد بودین با سورنگ شیر می خوردین. ساعت می گذاشتم هر دوساعت با پوشک عوض کردن اجیرتون می کردم و شیر با سورنگ می دادم بعد نفختون را می گرفتم اونم با نفخ شدیدی که شما داشتین خیلی دیر بادگلو می زدین گا...
24 مرداد 1394

اردلان هم به ما ملحق شد

دیگه همه آبله مرغان را گرفتیم. ارسلان سه روز بعد از کشیدن 4تا بخیه اش که بیشتر جای بخیه ها مونده تا چاکی که خورده. چند شب هست که خواب نداریم ارشیا خیلی تب می کنه و گریه و پریشب هم تب و لرز کرد شیافش کردم اما واقعا ترسیده بودم چون تا حالا تب و لرز شنیده بودم اصلا ندیده بودم. سریع سعید آقا را بیدار کردم با هم شیاف کردیم دلم آروم نشد رفتم مامانم را بیدار کردم آمد پیش بچه ها رفتیم بیمارستان دکتر دیفن هیدرامین تجویز کرد تا برگشتیم خونه شیاف اثر کرده بود و لرزش واستاد . سعید آقا می خواست ببره بیمارستان تخصصی کودکان که گفتم باید شیشه و شیر خشک از خونه بردارم وقتی رسیدیم خونه دیدم لرزش قطع شد و تبش کم شد دیگه نبردیم . اون شب بچه ها س...
22 مرداد 1394

میگم بلا از مامان سه قلوها هم دور باشه؟

خیلی سخته توی این سن آدم بفهمه آبله مرغان نگرفته اونم بعد از اسرار های مامانم که گفت گرفتی و اونم وقتی بفهمی که مریض شده باشی . وقتی که خدارا شکر کنی که خوب ارسلان گرفت دیگه دکتر گفت ویروس مرده و بقیه نمی گیرن تو هم خودت را آماده تولد کنی بعد تا بفهمی اِ  ارشیا هم  گرفت مونده اردلان ببینی بعللللللللللللله مامانت اشتباه کرده توی هم گرفتی.  حالا من و ارشیا با هم آبله داریم و خوشحال بودم که ارسلان بیماری که سخت بود طبق گفته دکتر بعدی که ارشیا باشه ویروس ضعیفه و بعدی که خودت باشی قوی و بعد اردلان ضعیف . اما اینجوری هم نبود هم من شدید گرفتم هم ارشیا ولی باز هم امیدوارم اردلان ضعیف بگیره چون خیلی نق نقو هست. برای ارسلان دانه ...
19 مرداد 1394

عاشقانه ها

.: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 1 سال و 11 ماه و 24 روز سن دارد :. توی همه خونه ها عاشقانه های مادر فرزند زیاده اما سه تا برادر اینقدر مهربون خیلی دیدنی هستن. دیش بچه ها نمی خوابیدن و شیطنت می کردن باباسعید ارشیا را دعوا کردن ارشیا هم که زود بهش بر می خوره گریه کنان اومد پیش من که مثلا باهاشون قهر بودم که نمی خوابن منم گفتم پیش من نیا البته ارشیا آمد و محبت مورد نظر را گرفت و بوسه را گرفت اما باز هم شاکی برگشت توی اتاق پیش بابا و داداشهاش که ارسلان همه این صحنه ها را در نظر داشته و جلو در اتاق منتظر بود و دست انداخت گردن ارشیا و بردش تو و ارشیا هم نمی گذاشت بغلش کنه و ارسلان هم هی این دست و اون دست را می نداخت روی گردنش و کنار هم راه...
17 مرداد 1394

بلا از همه بچه ها دور باشه

.: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 1 سال و 11 ماه و 24 روز سن دارد :. می دونم نمی خواستم از اتفاقهای بد بگم فقط گزارشوار می گم . دو هفته پیش ارسلان آبله مرغان خیلی شدیدی گرفت و دکتر می گفت معمولا بچه های 12 ساله اینجوری می شن. البته بگم پدرش دو هفته قبل زونا گرفت. دوشنبه گذشته هم پای ارسلان گیر کرد با پیشونی خورد به پله سنگی و پیشونیش شکافت و 4تا بخیه خورد . شب این اتفاق افتاد . شب وحشتناکی بود. برای سیتی اسکن بردیم گفتن چون استفراغ (عذرمی خواهم) نکرده نیازی نیست و فقط عکس گرفتن و سالم بود خدارا شکر نشکسته . امروز هم بعد از دو هفته فکر کنم ارشیا هم مبتلا به آبله مرغان شده. اردلان هم سرمای شدیدی خورده . از بس برای آبله مرغان ارس...
17 مرداد 1394

این روزها

.: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 1 سال و 11 ماه و 3 روز سن دارد :. این روزها دو تا برادربزرگترم از بندرعباس و تهران آمدن چند روزی مهمون مامان هستن و ما هم از به سبب همخونه بودن با مامان از همیشه بیشتر می بینیمشون. بچه ها با رادین (پسر دایی بزرگشون) صحنه هایی که این روزها همیشه می بینیم . توی همه مهمونی ها ، کوچیک و بزرگ سرشون توی تبلت و گوشی هست . فعلا که ما به بچه هامون نه تبلت می دیم نه گوشی تا فردا چطور باشه. بچه ها خیلی آلو دوست دارن و این شد که آلو شد جایزه نهار خوردنشون. البته برای کنترل شیطنتاشون هم استفاده میشه ، هر وقت لجبازی و شیطنت بیش از حد دارن در حد باز کردن در فریزر و خالی کردن کشوها سریعترین وسیل...
28 تير 1394

یاد 18 ماه پیش

بچه هام یاد 18 ماه پیش خودشون کردن . ست کالسکه و ... را از زیزمین خونه مادرشوهرم آوردیم بدیم به کسی فیل بچه ها یاد هندوستان کرد. به ترتیب از راست ارشیا(به خاطر اگزمای نوزادی که داشت سر و صورتش خارش داشت و خودش را ضخم می کرد برای همین بیشتر وقتها می پیچیدم بچم را خیلی هم دلم می سوخت اما همیشه ضخم بود) ، ارسلان ، اردلان   اینم روروک سواری سه ترکه داشتم بچه ها را می خوابوندم و با ممانعتشون مواجه بودم که بازیشون گرفت. ارسلان بالشت گذاشت روی پاهاش تکون می داد اردلان هم دید خالیه رفت روی پاش خوابید. حالا فکر کنین گاهی ارسلان میره تمام قد روی پای ارشیا می خوابه . ارشیا هم داره اونطرف لالایی می کنه ...
20 تير 1394
1218 11 11 ادامه مطلب