یاد 18 ماه پیش
یاد 18 ماه پیش بچه هام یاد 18 ماه پیش خودشون کردن .
ست کالسکه و ... را از زیزمین خونه مادرشوهرم آوردیم بدیم به کسی فیل بچه ها یاد هندوستان کرد.
به ترتیب از راست ارشیا(به خاطر اگزمای نوزادی که داشت سر و صورتش خارش داشت و خودش را ضخم می کرد برای همین بیشتر وقتها می پیچیدم بچم را خیلی هم دلم می سوخت اما همیشه ضخم بود) ، ارسلان ، اردلان
اینم روروک سواری سه ترکه
داشتم بچه ها را می خوابوندم و با ممانعتشون مواجه بودم که بازیشون گرفت. ارسلان بالشت گذاشت روی پاهاش تکون می داد اردلان هم دید خالیه رفت روی پاش خوابید. حالا فکر کنین گاهی ارسلان میره تمام قد روی پای ارشیا می خوابه . ارشیا هم داره اونطرف لالایی می کنه و بالشت روی پاش گذاشته اردلان دل ارشیا را هم نشکست یکمی هم روی پای ارشیا خوابید که عکس نگرفتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
لقوه می گیرم چقدر با مزه می شم.
ببوس پسرای خوشگلمو
خواهر با این روروئک سواری سه ترکشون فکر کنم دیگه چیزی از روروئکه باقی نمونه بخوای بدی به کسی
