خونه تکونی
یک ماه قبل از عید یک خونه تکونی اساسی کردیم به کمک مامان بزرگ . فرش ها را دادیم شستن و موکتها را هم شستیم و بالشت مبل ها را هم ایضا... پرده ها را هم شستیم دادیم اتو کردن . آشپزخانه هم تمیز شد. بعدش هم به سلامتی با بابا راهی دکتر شدم . دکتر هم ناراحت دعوام کرد گفت با این اوضاعی که داری خونه تکونی چه وقته کردی خانم؟ و بعد هم مثل همیشه آمپول و قرص تقویتی و ... وقتی 2.5 ماه بودین و اسهال شده بودین به سلامتی گند زده بودین به کل زندگیم مخصوصا اتاق خودتون.سرتون سلامت . دیگه خودم را می خوردم که چه وضعیه. با مامان بزرگ تختمون را هم جمع کردیمو تو کمد دیواری جا دادیم تا شما جا داشته باشین برای بازی که بابا ناراحت شدن و دوباره با مامان...
نویسنده :
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
17:54