گل پسرا قند عسلاگل پسرا قند عسلا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

سه قلو ، قند عسلا گل پسرا

بچه ها به خود کفایی رسیدن

1393/9/4 15:33
335 بازدید
اشتراک گذاری

از همه دوستان پر مهر و محبت ممنون . نتیجه راهنمایی های دوستان ثمر داد و این روزها بچه ها غذا سفره می خورن و من هم در کنارشون یه نهار و صبحانه درستی می خورم . راستش ماجرا از اونجا شروع شد که دو روز مجبور بودم کل غذا بچه ها را بریزم دور البته ارشیا یه چند قاشقی می خورد اما حتی یه وعده هم نبود . روز سوم یکمی سیب زمین و شلغم را رنده کردم و با برنج در آب غلم قلم پختم و خوب خوردن و روز بعد هم مهمون مامانه بودیم و آبگوشت داشتن اون را هم خوردن و شب سوپ که نخوردن اما فرداش که مامانه دمی کوجه درست کردن خوردن و شب هم مرغ و سیب زمینی سرخ شده که خوب خوردن .

منم روز بعدش میان وعده صبح شلغم و سیب زمینی آب پز کردم و پوره ولی نخوردن که . منم زیر سفره پهن کردم و چهارنفره با چهارتا قاشق کوچیک مشغول شدیم خوردیم و ریختیم و کثیف کردیم و سیر هم شدیم .

اردلان خوب از قاشق استفاده می کرد و کمی که خسته شدن هر بار که دهنشون را باز می کردن که از قاشق خالی غذا بخورن و مثلا سیر هم بشن منم از فرصت استفاده می کردم و یه قاشق غذا می ذاشتم دهنشون.

نهار هم قورمه سبزی درست کردم و با گوش کوب دستی له کردم و ...

شب هم سیب زمینی سرخ کردم و ...

فردا صبح هم سیب زمینی در آب گوشت آب پز کردم که خوب خوردن و ...

به همین منوال ادامه پیدا کرد.

امروز هم صبحانه که تخم بلدرچین بود که دوست دارن و خودشون خوردن و نهار هم پیاز و جیگر و سیب زمینی ریز سر تف دادم و بعد آبپز هنوز که بیدار نشدن بخورن . 

به همه خوش گذشت .

نتیجه :

1. همه به موقع غذا می خوریم . 

2. بچه ها غذای سفره می خورن. (اما ادویه نمی زنم)

3. بچه هایی که قبلا کم پیش میامد دست به غذا بزنن که خودشون غذا بخورن حالا دیگه نمی ذارن بهشون غذا بدم و باید خودشون ...

4. بچه ها به خود کفایی رسیدن.

5.لباس و ماحفه کثیف زیاد میشهخندونک

از خواب شب هم ؛ قبل از خواب بابای بچه ها دوتاشون را می سپرم بهشون یکیکی توی خونه تاریک و اتاق دیگه می خوابونمشون . البته شب خیلی بیدار می شن اما خوب بهتر میشه درست میشهچشمک

این روزها خیلی علاقه به پوشیدن دمپایی دارن و می تونن باهاش راه برن.

قدشون هم بلند شده و خیلی شر شدن.

این عکس هم بعضیها ببینن ناراحت میشن اما خداشاهده هرچی جلوی گنجه را می پوشونم فایده نداره.

بعضیییهااا آرام! ناراحت نشینچشمک

 

پسندها (10)

نظرات (16)

مریم (مامان ثنا)
4 آذر 93 15:39
خدا حفظشون کنه خیلی خیلی سخته ولی شیرینه خدا بهتون توانایی بده به اندازه 10 تا مامان
مامانی
4 آذر 93 15:42
سلام مرضیه جان خدا به جفتتون صبر و قدرت بده که از پس سه قلوها بر بیاین. واقعا قشنگ و دوست داشتنی هستن. انشاا... که بچهای صالحی بشن براتون. از طرف من سه تاشون رو ببوس
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی . به دعای شما نیازمندیم.
مامان منصوره
4 آذر 93 15:44
ماشالله به شما بچهای خود کفا آفرین به پشت کار مامانشون
مامان ریحانه
4 آذر 93 15:46
عززززززززززیزم خوشحالم که بچه ها دارن روز به روز بزرگتر میشن و یه کم از کارهای شما کم می شود اصلا به امید روزی که برن مدرسه و دیگه بیشتر کاراشونو خودشون انجام بدن به امید آن روز
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی به امید اون روز که دامادشون کنم و دیگه بسپرمشون به خانوماشون.
مامی حنان(وبلاگ روچک)
4 آذر 93 15:50
سلام.خسته نباشی مامانشون.واقعآخداقوت.تو یه زنی مادری حتماازپسشون برمیای.وقتی بزرگ شدن خودت عشق میکنی ازنگاه کردن بهشون.مررررحبا دوستم
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی خجالتم دادین. البته که عشق می کنم حتی همین الآنم همینطور هست بچه هایی که با سورنگ شیر می خورن حالا دیگه خودشون غذا می خورن.
زهرا
4 آذر 93 15:50
واقعا احسنت بر شما،درود بر شما،همت شما ستودنیست انشالله در آینده گل پسراتون قدردان زحماتتون باشن
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی دیگه اینقدرها هم که میگی خوب نیستم
مامان محمد عارف
4 آذر 93 16:06
سلام ... 5-6 تا از پستاتو خوندم فقط میتونم بگم فوق العاده ای انشاءالله خدا تواناییتو بیشتر کنه ... پسرای گلت در پناه حق
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی عزیزم
رویا
4 آذر 93 16:38
الهی عزیزم چقد ماشالا ملوسن ... مامانی مراقبشون باش .. البته که خدا هم مراقب بچه هاست
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی عزیزم
شيرين مامان شادلين
4 آذر 93 16:44
سلام به به سه هديه زيبا از خدا داريد هر وقت ميام به وبتون جون ميكيرم و به خودم ميكم خستكي من بي مورد هست و زياد دارم لوس ميشم منم يه دختر دارم كه يه ذره شلوغه سه تا بسر قند عسل داريد خدا رو شكر خوشحال ميشم به ما سر بزنيد البته وب من رمز داره
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی با افتخار لینک شدین . بچه یکیش هم سخته 10 تاش هم سخته خدا با توجه به توانایی ها امتحان می کنه.
شيرين مامان شادلين
4 آذر 93 16:46
بهم خبر بديد از بست بازم تا رمز بدم بهتون
مامان زهرا وسارا
4 آذر 93 21:40
لام عزیزم دلم براشون تنگ شده بود هرروز سر میزنم یه خبری از گل پسرا بگیرم افرین دخترای من از هم چشمی هم عدا میخوردن زهرا اوایل خوب عدا نمیخورد اما وقتی سارا عدا خور شد زهرا هم عدا خوردنش بهتر شد
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی از محبتتون. منم همین فکر را می کردم. اما دخترا حسادتشون بیشتره پسرای من بیشتر کنجکاون تا حسود.
مامان
5 آذر 93 11:06
به قول کردها : نام خدا فریه نازارن
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
کردی یاد ندارم میشه معنی کنین
مامی جون
5 آذر 93 11:38
سلام دوست عزیزم امیدوارم خودتون وبچه های نازنینتان همیشه صحت مندباشید درضمن هرچه بگذره اشتهاشون بهترمیشه صورت ماهشونوازطرف من ببوسید
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی امیدوارم.
مامان زهره
5 آذر 93 13:39
باور کنید این خیلی خوبه که بچه هاتون باهم همبازین باهم غذا میخورن ... بچه من تنهاست
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
کاملا حق با شماست .
الهه مامان امير محمد
8 آذر 93 12:09
سلام خانومي. خدا حفظشون كنه براتون. هزار ماشالله به اين سه گل پسر. هربار به اينجا سر ميزنم از خدا ميخوام بهتون انرژي مضاعفي بده . مواظب خودتون هم باشيد.
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی حقیقتا به این دعاها محتاجم
مامان گلشن
8 آذر 93 16:19
به قول کردهافر نازارن.....یعنی خیلی نازار و دوست داشتی هستن.خدا حفظشون کنه.این بزرگ مردهای کوچک
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی عزیزم