گل پسرا قند عسلاگل پسرا قند عسلا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

سه قلو ، قند عسلا گل پسرا

گشت و گذار

1393/6/24 13:07
391 بازدید
اشتراک گذاری

سلام.

دیروز صبح مامانم آمدن از بچه ها سر بزنن ساعت 9 صبح آمدن و تا 15 بودن.

بعد از صبحانه بچه ها را قدم زنان بردیم بهداشت که دو کوچه بالاتر از خونمون هست. کفش بچه ها را پوشوندیم و بردیمشون رفتنا نوه عموی سعید را دیدیم(آرزو) و برگشتنا مامانشون که دختر عموی سعید هست (زری خانم) که خونشون نزدیک بهداشت هست و ما را تا خونمون که توی مسیر خریدشون بود همراهی کردن و مواظب اردلان بودن.

کوچولوهای نازم هم شیطونی کردین و می دویدین و هم آقا بودین از روی زمین آشغال بر نمی داشتین. از جلو پرده فروشی که رد شدیم صدای چرخ خیاطی آمد و ارشیا سریعا برگشت و خم شد تا توی مغازه را ببینه. کلا ارشیا همش می دوید. ارسلان خیلی متین راه می رفت و اردلان دوست داشت بدود و شیطنت کنه اما چون دیرتر راه افتاد و پاهاش به نظرم کشیده است کمتر تعادل داره. تا کوتاه ترین پله هم می دیدید برای عبور مشستید روی پاهاتون و دستاتون را می ذاشتید زمین و بعد از عبور دوباره بلند می شدید البته حواسم بود دست تو دهنتون نکردید و توی بهداشت دستاتون را شستم . یک مرغ هم دید و دنبالش کردین قربونتون بشم که مرغ ندیده بودین. برگشتنا هم جلو یک خرازی بزرگ که ویترینش تا زمین پر اسباب بازی بود واستادین و متوجه سکوریتش نبودین و می خواستین اسباب بازی ها را بردارین که سرتون به شیشه خورد و فهمیدین که یک مانعی هست. الهی مادر بره قربان همه اسباب بازیهای دنیا هم قابل شما را نداره . خونه که برگشتیم دستهاتون را با صابون شستم و پاهاتون را، بعد هم غذا و شیر خوردین و خوابیدین بیدار هم شدین دوباره شریک نهار ما شدین و حمام کردین و دوباره فدای معده کوچیکتون بشم سوپتون را خوردین.

عاشقتونم . ببخشید که مادر شیش دونگی نیستم ولی همه سعیمو می کنم که کم نذارم.

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان آیدین
24 شهریور 93 13:34
سلام زنده باشن ایشالله به منم سری بزینید
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی . حتما