گل پسرا قند عسلاگل پسرا قند عسلا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 10 ماه سن داره

سه قلو ، قند عسلا گل پسرا

گردش روز تعطیل

1394/1/30 5:40
904 بازدید
اشتراک گذاری

.: ارشیا اردلان ارسلان تا این لحظه ، 1 سال و 8 ماه و 4 روز سن دارد :.

از تغییر مشهد بگم که در رفت ما کولر زده بودیم و در برگشت ارشیا (از همه بچه ها گرمایی تر) از سرما می لرزید.

باباشون گفت هوا خیلی گرمه لباس خنک بپوشون ولی حس مادرانه گفت که اشتباه نکن شلوار کوتاه مامان دوز (مامان خودم) پوشندم با یه تیشرت آستین کوتاه ، یه دست بلوز شلوار و یه دست تاپ شورت هم برداشتم ، خلاصه از بادی که میامد به نظرم آمد بلوز بپوشن روی تیشرتشون و توی راه برگشت هم باید یه مسیری را تا پارکینگ پیاده میامدیم که توی راه هم آب نما بود و مامانم می گفت که ارشیا در حال لرزیدن می گفته آب و همه را شاد می کرده. کلا باعث شادی مسلمانان و غیر مسلمانان هستیم از این جهت می گم که از گفته معصوم مسلمانان باعث شادی هم می شون و ما هم به این صورت که گاهی با ذوق بسیار شدید همراه هست که باعث خنده خودمون هم میشه حتی توی بزرگراه ها راننده های خانم و جوان بسیار ذوق می کنن و با دست ما را توی ماشینشون نشون می دن و من نگران رانندگیشون میشم. تی اینبار برای اینکه کمتر جلب توجه کنیم هر کسی یه بچه برداشت و تیشرتهاشون هم فرق داشت و با فاصله هم راه می رفتیم اما خوب راه چاره نبود . البته نمیتونم خیلی لباساشون را متفاوت بگیرم چون حسادتشون شدیده مخصوصا اردلان که لباسهاشو خودش انتخاب می کنه حتی اگه تن برادراش هم باشه به زور از تنشون در میاره پس بهترین راه اینکه یه جور باشه رنگش فرق کنه.

پسندها (12)

نظرات (7)

مامانی علی(زینب)
30 فروردین 94 8:32
وای چقدر جالب.واقعا جدا جدا میرفتین؟ حرف زدن بچها چطوره؟یه پست بزار از حرف زدنشون
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
بله ولی فایده نداشت که
مامان فاطمه
30 فروردین 94 18:01
وااای من که جای شما بودم خیلی هم ذوق میکردم انشاالله همیشه شاد باشین قند عسل ها
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی اما از چی ذوق می کردین؟
مامان زهرا
31 فروردین 94 16:47
همیشه همین طوریه .پدر ومادر خودشون احساس گرما کنن فک میکنن بچه هم گرمشه .احساس سرما کنن بازم فک میکنن بچه هم سردشه .درصورتی هم که همیشه اینطوری نیست .ولی خب نمیشه بی گدارم به آب زد . خدا خیرتون بده که باعث شادی دیگران هستید . همیشه سلامت وشاد باشین .
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی عزیزم. آره خدا ما را سبب شادی کرده و حقیقتا هم همه از دیدنمون شاد می شن
مامان امیر عباس و ارغوان (دوقلوها)
1 اردیبهشت 94 19:17
ای جانم ... چه حالی کردن این سه تا خوشتیپ ما
مامان گل پسر
2 اردیبهشت 94 9:53
وای خدای من. چه جوجه های شیرینی. آخی کلی ذوق کردم از دیدنشون. حتما حسابی هم شیطون هستن. والا ما که از پس شیطنت های یکی برنماییم. خدا یارتون باشه
زیــنب (مامان)
3 اردیبهشت 94 16:42
سلام مامان سه قلوها الهی قربون لب ولوچه هندونه ای شون برم ما شاالله دیگه دارن بزرگ میشن وبیشتر درک میکنن شما هم راحت تر میشی خدا برات حفظشون کنهبرای سه تاشون
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
خدا نکنه. مرسی امیدوارم ولی پسرن دیگه به این زودیها نباید توقع داشت آروم و فهمیده بشن .
مامان گلشن
7 اردیبهشت 94 19:14
ای جونم .دلم هندونه خواست ..همیشه شاد باشین
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی عزیزم