گل پسرا قند عسلاگل پسرا قند عسلا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 10 ماه سن داره

سه قلو ، قند عسلا گل پسرا

محروم

1393/10/28 9:24
336 بازدید
اشتراک گذاری

شیر خشک که درست می کردم مثل همیشه چشمم به قوطیش بود که نوشته بود 

برای کودکان محروم از شیر مادر مثل همیشه دلم گرفت با خودم گفتم 

محروم از آغوش مادر

محروم از گردش روزانه با مادر

محروم از پارک رفتن هر روزه

محروم از مسافرت

محروم از خرید با مادر

محروم از اسباب بازیهای خطرناک

محروم از بودن هر لحظه کنار مادر

محروم از خوابیدن و بیدار شدن در آغوش مادر

محروم از مهمونی های خونه دیگران به غیر از پدر و مادر هامون

محروم از ...

خیلی دلم گرفت . دلم سوخت برای طفلای معصومم. بیشتر دلم می گیره اگه به نبودن یکیشون حتی فکر کنم. خونه سوت و کور میشه وقتی یکی بیداره و بقیه خوابن. ولی خیلی از چیزهایی که بچه های دیگه دارن را بچه های من ندارن.

حتی می ترسم با هر اسباب بازی ای بازی کنن . خیلی با دقت خرید می کنم ا ما ...

اوایل با حلقه ها بازی می کردن اما بعد شد وسیله ای برای زدن همدیگه پس جمع شد.

ماشین پلاستیکی که دوامی نداره ماشین فلزی گرفتیم یکم که بازی می کردن پرت می کردن سمت همدیگه اونم جمع شد.

اسباب بازی های باطری خور و موزیکال هم که کلا جمع شده چون از ترس همدیگه اصلا نمی ذارن ببینن این وسیله چطوری کار می کنه و سریع بغلش می کنن و فایده ای نداره. حتی اگه سه تا باشه باز هم همینطوره.

براشون پازل چوبی گرفتم که حیوانات را باید سر جایش بگذارن که اونم سرش دعواست یا برمی دارن پرت می کنن و یا از هول همدیگه درست بازی نمی کنن.

براشون پازل پلاستیکی با اشکال مختلف به شکل ساعت گرفتم که ارسلان نمی گذاره بازی کنن اونم جمع شده.

کامیونشون را به سمت هم حرکت می دن و می زنن به پای همدیگه و می خندن و مسدوم گریه می کنه که اونم بیشتر وقتها جمع هست.

با عروسکهای نرم بازی می کردن که اونم چون سرشون دعوا می شه جمع شده (تنها اسباب بازی ای هست که برای تکراری نبودن از هر عروسکی یکی دارن)

با توپاشون بازی می کنن که اونم وقتی یکی توپش از جلوی چشمش کنار بره توپ اون یکی را می خواد بگیره و دعوا و کتک و گاز گرفتن که مجبور به مداخله می شم.

الهی بمیرم برای این همه محرومیت.

پسندها (6)

نظرات (12)

مامان آروین(مهناز )
28 دی 93 10:11
الهی بمیرم واسه شون آره راست میگی خیلی سخته این طفلای معصوم از همه اینها محرومند ولی خدا رو شکر سالمند و وقتی بزرگ بشن مطمئن باش قدر مادری چون شما رو خوب میدونند فقط کافیه بیان و این مطالب زیبا و خستگیها و سختیهایی که شما براشون تحمل کردین رو بخونن
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
همینقدر که خوب بزرگ بشن برام کافیه.
مامان ریحانه
28 دی 93 11:28
خانومی درسته که همه ی اینا ناراحتت کرده ولی مهم اینکه سه تا پسر داری مثل دسته ی گل که خودشون مثل سه تا برادر دلاور هستند که در کنار همدیگه هستند و خودش یه افتخاری و روی هر چه محرومیت کم می کنه به امید فرداهای روشن دوست عزیزم
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی . قوت قلبم شدین. هر روز برای سلامتیشون خدارا شکر می کنم.
مامانی
28 دی 93 12:57
سلم آجی گلم خوبی تورو خدا اینطوری از سه قلوها میگی دلمممممممممممم اب میشه قربونشون برم من یعنی دوقلوهای منم اینطوری میشن شیطنت دارن اینا که محرومیت نیست اجی جون
نیلوفر
28 دی 93 16:06
ای جاااااانم عوضش از محبت های مادرانه محروم نیستن...و هیچ وقتم تنها نیستن داشتن دوتا داداش نعمت بزرگیه که هر سه تاشون دارن. توی آپارات سرچ کنید سه قلوهای سونگ ایل گوک...تو یه قسمتش یکیشون اسباب بازی اون یکیو میگیره و دعوا میشه...واکنش باباشون خیلی عالیه! لازم نیست اسباب بازیهاشونو جمع کنید...اگه یاد بگیرن به وسایل هم دست نزنن دیگه مشکلی پیش نمیاد موفق باشید مادر مهربووووون
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
خیلی ممنونم دیدم منم تقریبا همینکار را می کنم اما بچه ها خیلی حرف گوش کن نیست و لجبازن
زیــنب (مامان)
28 دی 93 16:09
سلام چقدر حساسیت نشون میدی عزیزم یه کم راحت بگیر هم برای اونا خوبه وکمتر شیطنت میکنن هم برای خودت آخه هر چه بهشون شخت بگیری اونا بیشتر اذیت کن میشن
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
همه توانم اینه که بچه هام چیزی کم نداشته باشن
مامان رخساره
28 دی 93 16:17
الهی جوووووونم اینا محرومیت نیست که امنیته ایشاله همیشه سالم باشن جوجه ها
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
ان شاءالله ممنونم
مامانی رادین
29 دی 93 13:20
اخی عزیزای دلم بچه ان دیگه 3تایی تو یه خونه بایدم دعوا کنن ما که میریم جایی همش باید مواطب باشم رادین با کسی دعواش نشه منم تصمیم گرفتم بعضی از اسباب بازی های رادینو بردارم خیلی میریزه تو خونه هرچی هم میگم تو اتاقت بازی کن گوش نمیده ببوس سه تا فرشته کوچولوی خونتو
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی گلم مواظب رادین من باشین ها.
مامان فاطمه
29 دی 93 14:25
الهی میدونم خیلی سخته ولی ناراحت این چیزا نباش زیادم محدودشون نکن بچه ها یه کم دیگه بزرگ بشن باهم کنار میان
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
ان شاءالله
مامانی علی
30 دی 93 13:34
ای فداشون پس با چی بازی میکنن وروجکا
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
با وسایل خونه با من
مامانی علی
1 بهمن 93 0:55
الهی دلم گرفت گناه دارن اما خودت چی پدرت در میاد که بخوای هم مراقبشون باشی هم همبازی شون که
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
همینطوره اما خوب هنوز پدرم سر جاش هستن و من توان دارم خدارا شکر
مامان گلشن
1 بهمن 93 17:37
عزیز خانومی خیلی حساسیت به خرج میدی..گاهی باید اجازه داد بچه ها با هم بازی کنن حتی اگه دعواشون بشه یا گاهی زخمی بشن .موقع بازی پیششون باش و کم کم رعایت حقوقشون رو بهشون یادآوری کن ..ولی اسباب بازیها رو جمع نکن..این خشت های خانه سازی چیزهای خوبی برای بازی بچه هاست.سخت نگیر
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
حق با شماست تا جایی که امکان باشه و همکاری کنن این کار را انجام می دم اما متأسفانه خیلی لجبازن و من هم نمی تونم تمام وقت کنارشون باشم.
مامی حنان جون
2 بهمن 93 9:38
کوله بارم بر دوش سفرى مى‎ ‎باید،سفرى تاته تنهایى محض هرکجا لرزیدى،از سفر ترسیدى ، فقط آهسته بگو: من خدا را دارم! عزیزم نگران هیچ چیزنباش.به این فکرکن که سه تا گل پسرنازداری.خدابرات حفظشون کنه.ایشالله خدابهت تن سالم بده تا بتونی بزرگشون کنی.پسرات از هیچی محروم نیستن.چون باهم هستن کنارهم هستن.بچه های ماهم که کوچیک بودن ما توی خونه تنهامیموندیم بزرگترکه بشن برات راحت تر میشه.توکلت به خدا.
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی عزیزم