ای کاش...
ای کاش بعضیها می دونستن منم خسته می شم .
ای کاش بعضیها می دونستن منم لحظات خصوصی می خواهم اما از بچه هام خسته نشدم .
ای کاش بعضیها می دونستن من از خدا سه قلو نخواستم هدیه خواستم خداهم برام سنگ تموم گذاشت.
ای کاش بعضیها نذارن نوگلام شاهد و غمگین قطره های...
ای کاش بعضیها یادشون می آمد که بچه بچگی می خواد.
ای کاش به جای اینکه بعضیها بگن بغلیشون نکن، می گفتن محکم بغلشون کن قبل از اینکه دیگه نیان بغلت دیگه توی بغلت جا نشن، خوب بوشون کن قبل از اینکه توی بوی ادکلن گم بشن.
ای کاش به جای اینکه بگن باید از یکی حساب ببرن ، می گفتن باید به یکی اعتماد کنن برای درد دلاشون برای مشورت کردن .
ای کاش وقتی که اولین بار که بهشون فرنی می دادم یکی پیشم بود فرنی درست می کرد و می گفت خیالت راحت بهشون بده چیزی نمی شه . شاید یک هفته شبها اصلا نخوابیدم تا مطالعه بکنم بدونم چی باید به جیگرام بدم.
ای کاش وقتی اولین حلقه ختنه بچه ها می افتاد یکی بود بگه نترس درسته... نه اینکه من نصف شب با یک وحشت تمام نشدنی بابا سعید را بیدار کنم بگم پاشو بچه را شستم نمی دونم خواب آلود بودم اینجوری شد ، حالا چی کار کنم بچم چی می شه بدو بریم درمانگاه...
ای کاش به جای اینکه بگن وسواس به خرج نده بزرگ می شن ، می گفتن خوب بهشون می رسی ، خوب بزرگ می شن.
ای کاش به جای اینکه بگن چی میشه یکم بخوابن تو راحت بشی و استراحت کنی ، می گفتن چه خوبه سلامت هستن چه راحتی شکر.
ای کاش کمی بعضی ها ذوقی داشتن برای مراحل رشد سه قلو ها به جای اینکه خودشون را بزنن به اون راه و منتظر مرحله بعدی باشن و هی بپرسن...
ای کاش بعضیها بدونن کم نمیگذارم ، کم میارم.
چه شبها که از درد خوابم نمی برد و با درد بیدار می شدم . دردمند ، بدون اینکه خستگیهام از تن رفته باشه روز دوباره شروع شده بود و من باید با انرژی شروع می کردم چون شکوفه هام نیاز دارن . نیاز دارن چشمام را باز نکرده عوضشون کنم بشورمشون به تغذیه شون برم و از هم مهمتر به روحیه شون وقتی خودم روحیه ندارم... بازم نگن خوب از بچه ها مراقبت نمی کنی.
ای کاش دل نشکنن ، نمی دونم می دونن یا نه سعی می کنم خودم را ناراحت نشون ندم ، بگم گذشت تموم شد اما بعضی ها بدونن که کم توقعیم میشه ، دلم می گیره ، دلم میشکنه ، اشکم می ریزه اما ....
ای کاش بعضی ها بدونن که می دونم نباید به رو بیارم ولی دلیل نمی شه که پوست کلفت شده باشم، نشکن شده باشم.
ای کاش؛
ای کاش من اینقدر حسرت نداشتم...
منم بچه اولمه ، منم ذوق دارم ، منم حساسم ، منم وسواسم ، منم مادرم آخه... منم آدمم آخه...
آخه مگه بچه های دیگه شیطنت نمی کنن گریه نمی کنن بغلی نمی شن بد اخلاقی نمی کنن .
گلایه ندارم ، درد دل داشتم...
سه قلوی نازم ، سه گل زندگیم بدونین که دنیام رو نور بارون کردین منم جنبه اش را پیدا می کنم ...
فریاد نمی زنم که خسته ام ، دلتنگم ، همه را با قطره ای اشک به فراموشی می سپارم.
خدایا فقط تو حافظ فرشته هام باش کسی قادرتر از تو نمی شناسم یا ارحم الراحمین.