گل پسرا قند عسلاگل پسرا قند عسلا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 10 ماه سن داره

سه قلو ، قند عسلا گل پسرا

غذا خوردن

1394/2/31 2:32
850 بازدید
اشتراک گذاری

.: ارشیا اردلان ارسلان تا این لحظه ، 1 سال و 9 ماه و 7 روز سن دارد :.

موقع خوردن هر چیزی عادتشون دادم که یه چیزی زیرشون پهن کنن و اگه لازم باشه یه پارچه ای هم روی شلوارشون بندازن تا کثیف نشه. و بعد هم جمع کنن ببرن بذارن سر جاش. خیلی هم به این کار علاقه مند شدن.

حتی وقتی ارسلان گرسنه میشه میره یه زیر انداز میاره و پهن می کنه و روش میشینه و می گه هم.

یه بار هم هر کار می کردم ارسلان غذا نمی خورد و ارشیا هم بازیش گرفته بود اردلان هم خواب بود ، البته ارشیا و ارسلان هم تازه از خواب بیدار شده بودن.خلاصه ارشیا قاشق را از من گرفت و غذا کرد به جای خودش سعی کرد به ارسلان بده و بهش می گفت هم هم هم وقتی ارسلان خواست بخوره ارشیا هم دهنش را باز کرده تا به ارسلان بگه که دهنت را باز کن من هم از این فرصت استفاده کردم و یه قاشق غذا هم توی دهن ارشیا می گذاشتم و یه چشمم هم به قاشق دستش بود که درست و کامل غذا را به ارسلان بده و به این صورت دوتایی سیر شدن و ارسلان حتی یه قاشق غذا هم از من قبول نکرد .

ارشیا روی عدالت در خوردنی خیلی تأکید داره تا جایی که یه بار که خونه مادرشوهرم بچه ها همه با هم از خواب بیدار شدن و همسرم مشغول میوه دادن با چنگال بود ارشیا به باباش گفت هم هم و اردلان که بغل من بود و تازه آروم شده بود اشاره کرد و گفتم ارشیا می خواهد که اردلان هم میوه بخوره . همسرم گفت بهش دادم اما نخورد گفتم دوباره امتحان کن و اینبار خورد و مثل قبل ارشیا دهنش را باز کرد تا اردلان هم دهنش را باز کنه .

ارسلان هم مسئولیت پاک کردن دست و دهن بچه ها را داره . نمی دونم چرا بچه ها اینقدر وسواس دارن که تا کمی دستشون کثیف بشه حتی وسط غذا باید براشون بشورم من هم با اون شرایط سخت و غذای روی زیرانداز ریخته و ... نمی تونم از جام بلند شم چون دوتای دیگه مثلا کمک می کنن و همه چیز را بهم می زنن و میریزن روی فرش برای همین سعی می کنم با دستمال تمیز کنم و ارسلان هم از من تقلید می کنه و بچه ها هم شکایتی ندارن.

پسندها (6)

نظرات (2)

مامان گلشن
31 اردیبهشت 94 20:45
چند بار این متن رو خوندم .و کلی خندیدم ..من اگه به جای شما بودم و بچه ها چیزی روی فرشها میریختن عصبی میشدم .ولی ما شالله شما صبر تون خوبه
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
منم خیلی وسواس بودم اما دیگه برام عادی شده ولی بازم ناراحت می شم بعد با خودم فکر می کنم اگه برای هر کاری به جای مدیریت بخوام عصبانی بشم و دعواشون کنم هم خودم و هم بچه ها خیلی عصبی می شیم برای همین بع خطاهایی که خطرناک نیستن به چشم اغماض می نگریم
مامانِ خمبل و فنقول
1 خرداد 94 12:33
واااااااااقعا شما نمونه اید. سه تا بچه رو ، دارید خیلی بهتر از بعضی ها که فقط یه دونه دارن، تربیت می کنید. خدا قوت
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
حسابی چاق شدم. هندونه هام دارن میافتن از دستم. نه گلم اینجوریها که می گین نیست خیلی چیزهای دیگه که مد نظرم هست را نمی تونم انجام بدم فقط در حد توانم سعی می کنم.