گل پسرا قند عسلاگل پسرا قند عسلا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

سه قلو ، قند عسلا گل پسرا

سیزده به در 94

1394/1/26 18:39
1,117 بازدید
اشتراک گذاری

برای سیزده به در جای خوبی گیر نیامد . خیلی شلوغ بود ما زود رفتیم اما بازم ترافیک بود.

سبزه ای که روز سیزده دیگه زرده شده

بچه هایی که با محیط آشنا می شن تا شیطنت راشروع کنن

و حالا بچه ها بدو ، باباشون بدو . نکته نا گفته اینکه اردلان از اول تا آخر توی بغلم بود و حتی وقتی حوس می کرد بره کنار آب باز هم بغلم بود و حسابی کیف می کرد.

 

 

از راست اردلان و ارسلان توی بغلم هستن و ارشیا هم روی زمین نشسته و در اصل خودش را انداخت زمین تا فرار کنه برای شیطنت.

پسندها (9)

نظرات (9)

مامان گلشن
26 فروردین 94 20:01
همیشه شاد باشین ..چقدر کار خوبی عکس خودتون رو گذاشتین دقیقا همین تصور رو از شما داشتم ..وقتی عکستون رو دیدم انگار بارها بود شما رو دیده بودم ..چون با تصوری بود.
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی عزیزم.
مامانی علی(زینب)
27 فروردین 94 1:27
وای چه چهره معصومی داری. با اون شکلی که تو ذهنم بود زمین تا آسمون متفاوتی
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
بگو منم بدونم چه شکلی تصورم کردین
مامان منصوره
27 فروردین 94 2:23
همیشه به گردش وشادی عزیزم
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
ان شاءالله با هم
منم ليلى
27 فروردین 94 10:10
اخى...
مامان فاطمه
27 فروردین 94 12:48
معلومه حسابی خوش گذشته به این شیطونک ها
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
ببببببببببببببببببببببببببله. یه چرت حسابی هم توی چادر زدن.
مامان ریحانه
28 فروردین 94 0:06
سلام مرضیه جون نمی دونی چقدر خوشحالم عکست و دیدم دو سه روزه عکس بعضی از دوستان وبلاگیمو بعد از مدتها دوستی می بینم و در مورد بیشترشون تصویری که ازشون تو ذهنم داشتم با تصویری که ازشون دیدم زمین تا آسمون فرق می کرده در مورد شما هم شاید بگم نصف تصوراتم درست بودو نصفش هم نه مرضیه جون صورتت هم مثل سیرتت زیبا و معصومه انشالله که همیشه تنت سالم باشه گلم و اما فدای وروجکا بشم من که با اومدن بهار دیگه بیشتر می تونن بیان بیرون و شاد باشن ببین چقدر خوشحالن جوجو کوچولوها مرضیه جون ببووووووووووووس وروجکای نازو
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی عزیزم. آره الآن مامان و بابام کنارم هستن و خیلی کمکم می کنن . سال پیش هیچ کس مارا با خودش نبرد اما امسال که خونه مامانم بودیم خودمون ، خودمون را دعوت کردیم البته دست پر
رویا
28 فروردین 94 16:44
همیشه به خوشی
مامان آروین(مهناز )
29 فروردین 94 14:11
سلام مرضیه جان چقدر چهر هتون معصوم و دوست داشتنیه همیشه شاد و سلامت باشید چقدر بزرگ شدن این وروجکا میبوسمتون
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
نظر لطفتونه خجالتم ندین.
اعظم مامی دوقلوها ( امیرعباس و ارغوان )
29 فروردین 94 20:29
ای جانم ... چه مامان و پسلای خوشملی خدا حفظتون کنه برای هم سالیان سال در کنار همسر گرامی ... چقدر مهربون و دوست داشتنی هستی مرضیه جون ولی راستش با تصور من خیلی متفاوتی... با شیطنت ۳ پسر بچه و جنب و جوش و تحرک شما همش فکر میکردم با یه مامان خیلی لاغر روبرو بشم ولی نه هههه خدا روشکر کم نیوردی خانمی ...
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
پاسخ
مرسی خودت چاقی توی عکس بد افتادم.