سه قلو یعنی
سه قلو یعنی :
یعنی بعد از کلی گشتن دنبال لباس فروشنده بگه سه تا یه سایز ندارم یا یه رنگ ندارم یا سه رنگ ندارم یا ...
وقتی یکی را بغل می کنی و می بوسی چهارتا چشم منتظر میاپاین.
وقتی یکی میدوه بغلت دوتای دیگه هم متوجه می شن و میان.
وقتی یکی بهانه می گیره دوتای دیگه درک دارن که نمی تونن بهانه بگیرن چون کسی نیست که بهشون برسه.
وقتی یکی گریه می کنه به جز مامانش کس دیگه هست که دلداریش بده و بغلش کنه و ببوستش.
وقتی یکی به در و دیوار می خوره و بهش توجه می کنی دوتای دیگه برای جلب توجه خودزنی می کنن.
وقتی یکی طلب شیر می کنه هرسه شیر می خوان و گرسنه هستن.
وقتی به یکی غذا میدی دو تا دیگه گرسنه هستن اما سرشون را گرم می کنن و به رو نمیارن تا وقت غذا توجه مامانشون را تنها برای خودشون داشته باشن.
یعنی 6 تا دست و 30 تا انگشت توی بشقاب غذات که غذای مامان خوشمزه تر بشه و بابا فراری
وقتی پوشک یکی را عوض می کنی دوتای دیگه شلوارشون را در میارن حتی اگه خشک باشن.
وقتی به یکی چیزی یاد میدی دو تای دیگه آمادگی یاد گیری را پیدا می کنن.
یعنی از نوزادی همبازی داشتن حتی اگه دلشون نخواد.
یعنی توجه همه و دلسوزی بعضیها
یعنی دیدن خدا هر لحظه و هر جا
یعنی خود خود معجزه
خدا را شکر که لایق دونستی .
خدا را شکر که با (گوش شیطون کر) سلامتیشون امتحانم نکردی.
خدا را شکر که با ندادن بچه امتحانم نکردی(می دونستی اینقدر قوی نیستم)
خدا را شکر که هستی.
پاورقی: از همه کسانی که دوست دارن عکس بچه ها را ببینن عذر می خواهم چون هنوز سرحال نیامدم و مریضم.