ختنه آقا پسرا
دو و نیم ماه که شدین دیگه دیدیم وزنتون مناسب برای ختنه هست، اوایل آبان بود . سه بار رفتیم تا سر گرفت . اولین بار با مامان بزرگ رفتیم دکتر کارش تمام شده بود رفته بود . دومین بار با مامان بزرگ رفتیم دکتر نوبت هاش تماشده بود نوبت نداد. سومین بار با مامان و مامانه رفتیم قبلش هم دختر عمو افسانه وقت گرفته بود . خیلی معطل شدیم اما پسرای خوبی بودین. بعضی بچه ها بودن آنقدر گریه می کردن که از مامانشون قندآب می خواستن. خیلی استرس داشتم می رفتم پیش مامانشون با هاشون صحبت می کردم . با خودم می گفتم پسرای من چی می شن اما دکتر گفت از خیلی از بچه ها آروم تر بودن. سه تایی با بابا رفتین تو اتاق مامان ها را راه نمی دادن . دکتر...
نویسنده :
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
14:32