گل پسرا قند عسلاگل پسرا قند عسلا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 40 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

سه قلو ، قند عسلا گل پسرا

بازم بدو بدوی ارشیا

1395/9/8 17:27
590 بازدید
اشتراک گذاری

 

.: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 3 سال و 3 ماه و 14 روز سن دارد :.

آخر شب بود باباتون باشگاه و منم خسته و شما هم خوابالو اما نمی خوابیدین.

4 روز قبل از جشن عموتون و شب رحلت پیامبر و ارشیا دوید سمت اتاق که درش بسته بود ولی سرش خورد به کم در.

منم خودم را باختم و دیوانه داشتم میشدم و نمی دونستم دستمال روی سر ارشیا نگه دارم بابام را صدا کنم یا برم لباس بپوشم دیگه دستمال را دادم به ارشیا رو سرش نگه داره بدو بدو رفتم بابارو بیدار کردم و دویدم پایین لباس پوشیدم . آخر شب بود هوا هم سرد و اردلان و ارسلان هم حدودا یه هفته ای بود که عمل کرده بودن و ماشین بابا هم خراب بود .

با باباعلی رفتیم دنبال بابا سعید و میان راه دیدم که بابام حالش خوب نیست و از باباسعید خواست بشینه پشت فرمون و تا به بیمارستان رسیدیم دیگه بابام هم حالش خوب نبود تا ارشیا را بردیم عکس گرفتیم و آمدیم دیدیم بابام هم بستری شده و ازشون نوار قلب گرفتن و ...

تا صبح بابام چکاپ شد و تحت نظر بود و باباسعید پیش بابام بود و ساعت 1 ارشیا سه تا بخیه خورد و باباسعید تا ساعت 2 و نیم هم مارو گذاشت خونه مادرشون و ساعت 7 بابارو ترخیص کرد و آمد مارو برد خونه.

بابام حالش خوب بود و گفتن از اعصاب هست و روز سه شنبه بابا رفت دکتر اعصاب و مارو هم برد برای چک کردن لوزه توسط دکتر هنرور که بچه ها را عمل کرده بودن . 

اون شب سخت هم گذشت .

من تا صبح نخوابیدم و مواظب بچه ها بودم. از اون روز هم دویدن تو خونه ممنوع شد تا حدی به ارشیا فشار آمد که وقتی ارشیا بخیش را کشید و بردم پارک بدون ارشیا بعد از کمی توپ بازی فقط دور خودش می دوید.

خدا سلامتی را از هیچ بچه ای نگیره.

اون شب خیلی ارشیا را گرفتم تو بغلم و سرش را گرم کردم تا ندوه می دونستم یه چیزی میشه چون بچه گیج خواب و بدو بدو با هم جور در نمیاد ولی حریفش نشدم.

پسندها (2)

نظرات (0)