این روزها
همه مریض بودیم. من و بابا که تب و لرز شدید. به هر شکلی بود زندگی را می گذروندیم که دیدم این دکترا که بردم فایده ای نداره زنگ زدیم عزیزجون منیر(مامان بابا سعید) آمدن یه دو شبی پیشمون بودن و بچه ها را بردیم دکتر فرهت . داروی خاصی نداد چون بچه ها ویروسی گرفته بودن که عفونتی همراهش نبود فقط سرما خوردگی کودک و سالبوتامول دادن ولی دکترهای دیگه که برده بودم پنی سیلین و آموکسی سیلین داده بودن. خدا را شکر بهتریم اما ارسلان اصلا تبش قطع نشد دوباره بردم دکتر گفت یکمی ریه اش عفونت داره آموکسی سیلین داد. گفتم اصلا چیزی نمی خوره کل روز را با یه شیشه شیر و آب سر کرده گفت تا تبش قطع نشه چیزی نمی خوره . یکشنبه شب بردم پیشش گفت سه شنبه ساعت 10 تبش قطع م...