گل پسرا قند عسلاگل پسرا قند عسلا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

سه قلو ، قند عسلا گل پسرا

خاموش کن

  .: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 4 ماه و 9 روز سن دارد :. طبق معمول با بچه ها رفتم آرایشگاه که لحظه لحظش خاطره هست . هر بار هم با دفعه قبل متفاوت هستن. خلاصه توی راه قاقا خریده بودیم و می گفتم بریم پیش خاله بخورین و طبق معمول بچه ها قبول کردن و بازش نمی کردن و بهانه نمی گرفتن. من بچه ها را از سه تا چیز ترسوندم لولو و هاپو و ماشین . لولو برای خوابه ، هاپو برای مکانهای ممنوع چون از تاریکی هم نمی ترسن ، ماشین هم برای اینه که بتونیم چهارتایی بریم بیرون. ارسلان که خیلی محتاطه از ماشین های خاموش هم می ترسید منم می گفتم ترس نداره خاموشه ، دیگه ارسلان یاد گرفت هر ماشینی که می خواست رد بشه می گفت  خاموش کن ، خام...
21 دی 1394

تخیلات ارشیا

  .: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 4 ماه و 26 روز سن دارد :. یه چند وقتی هست که ارشیا یه بازی ای را کشف کرده اونم اینه که برای برادراش هممه(غذا) میاره و می خورن .  اردلان و ارسلان کنار هم چهارزانو می شینن منتظر که ارشیا از روی دیوار دستهاش را مشت کنه بیار بگذار جلوشون نگاه کنه تمام که شد دوباره بدو بدو بره غذا بیاره. یه روز داشتم نماز می خوندم هی ارشیا از روی جا نمازم می دوید رد می شد که از دیوار با فاصله دو متری سمت راستم برای بجه ها که سه  متری سمت چپم هستن غذا ببره.  بین دو تا نماز گفتم ارشیا از این دیوار بردار(سمت راستم نزدیکترین دیوار را نشون دادم)  ارشیا هم از دیوار غذا برداشته بود اما...
20 دی 1394

پیشرفت پروژه

  .: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 4 ماه و 26 روز سن دارد :. میدونم پست حال بهم زنی هست ولی ما مامانها عادت داریم. یه هفته از آموزش اردلان می گذشت که دیدم حرفه ای شده گفتم بگذار به اون دو تا هم برسم اول از ارسلان شروع کنم اما فایده نداشت نه اینکه ارسلان همکاری نکنه اما چون جایزه جیش توی حمام  خوراکی یا همان قاقا بود به همه میدادم ارشیا هم ذوق می کرد می خواست توی حمام جیش کنه منم از فرصت استفاده می کردم بهش اجازه میدادم اما قصد آموزشش را نداشتم فقط می خواستم ترغیبش کنم ، اما مشکل در پوشک کردنش بود که اردلان و ارسلان فیلشون یاد هندوستان می کرد ، از طرفی هم اردلانم خطاهاش زیاد شده بود و نیاز به یادآوری داشت دیدم فاید...
20 دی 1394

پیشرفت پروژه

  .: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 4 ماه و 21 روز سن دارد :. دو روزی هست که اردلان خودش میره جیش میکنه . بعد من را صدا می کنه .  البته دیروز کمی هم توی شلوارش میریخت اما بعد با آرامش تمام میرفت دستشویی . در کمال آرامش میره بالای صندلی چراغ را روشن می کنه و دمپاییهاش را با حوصله می پوشه و بعد میره میشینه . شلوارش را هم به صورت اورژانسی در میارم اما فهمیده این بچه اورژانسی سرش نمیشه مثل باباش همیشه ریلکسه خودش را هم کنترل می کنه . هرچی می گم بدو بدو فایده نداره با ناز و حوصله کارهاش را می کنه.   کنترل جیش بزرگ را کامل به دست گرفته اما گاهی چند قطره جیشش میریزه ولی همش به شلوارش میگیره و به زمین نمی رسه ....
15 دی 1394

سوختن ارسلان

  .: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 4 ماه و 21 روز سن دارد :. ارسلان راه می رفت چشماش را گرد می کرد انگشت اشارش را میاورد بالا  می گفت بخاری خطرناکه ، بخاری داغه ، میسوزیم دست نمی زنیم ، آتیش داره . یه هفته پیش زیر شکم ارسلان سوخت که واقعا نمی دونم چطور اونجا را سوزونده آخه پوشکه . بعد یه هفته هنوز پوست هم نگرفته دیگه دیشب کرم آلفا گرفتم زدم. طوری هست که وقتی پوشک می کنم هرچی پوشک را میکشم پایین باز هم سر میخوره میره بالا روی سوختگی را می پوشونه . واقعیتش این روزها که اردلان را میبرم جیش خودم هم مشکل پیدا کردم ، مامانها می دونن منظورم چیه برای همین توی حمام درگیر بودم و ارسلان و ارشیا بیرون بودن که دیدم صدای...
15 دی 1394

شیرین زبونی های ارسلان

  .: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 4 ماه و 21 روز سن دارد :. مامان! نماز خوندی؟ آفرین آفرین.  بابام اینجوری تشویقم نکرده بود. عصری پوشکش را باز کردم رفته اتفاقی جیش هم کرده توی حمام، شب باباش آمده با ذوق دویده جلو و با خنده می گه من جیش کردم من جیش کردم .  کاملا اتفاقی جیش کرد آخه اصلا کنترل نداره. بهش میگم گل پسرم دارم جواب میده هیچ کی نداره . تاج سر دارم و ... باباش کم بود حالا ارسلان هم اضافه شده کافیه یه لحظه جلو چشمشون نباشم . مامان کو ؟ مامااااااان ؟ یه وقتهایی هم راه میره توی خونه برای خالی بودن عریضه میگه مرضیه مرضیه ،  مرضیه مرضیه . من از دست باباش کلافه می شدم حالا دیگه...
15 دی 1394

شیرین زبونی های ارسلان

  .: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 4 ماه و 15 روز سن دارد :. ارسلان : جیب داری ؟ آره ؟ جیب داری؟  من : نه من دامن دارم جیب نداره. ارسلان : جیب نداری ؟ تو اتاقه؟(لباس جیبدار توی اتاق داری) نه ؟ من جیب دارم. روزی 20 با این مکالمه تکرار میشه. بچه ها عاشق شلوار جیب دارن. روزی 20 هم تک به تک گوشواره هام را می کشی می گی این چیه ؟ منم توضیح می دم حالا که یاد گرفتی باز  روزی 20 بار گوشواره ها را می کشی می گی گوشواله داری ؟ من گوشواله ندارم . منم می گم گوشواره مال مامان هاست چون فکر نکنم درکی از خانم و آقا داشته باشی. ---------------------------------------------- تفنگ دستش گرفته میگه  :...
9 دی 1394

دوباره پروژه شروع شد

  .: گل پسرا قند عسلا تا این لحظه ، 2 سال و 4 ماه و 15 روز سن دارد :. از شنبه پروژه اردلان را شروع کردم . البته آخر تابستون هم آمادگی داشت اما من یه اشتباهی می کردم از شورت آموزشی استفاده نمی کردم و کاملا باز می گذاشتم . یه بار هم که باباشون خونه بود وقتی اردلان از خواب بیدار شد من توی آشپزخونه بودم و ندیدمش اردلان هم جلوی در اتاق دراز کشیده و شلوارش را خیس کرد باباش هم عصبانی شد و دعواش کرد . این اولین بار بود بعد از سه روز خونه را کثیف می کرد و دیگه قهر کرد و جیشش را نگفت . گفتم که اردلان یکم ناز داره و زود هم بهش بر میخوره به نظر من خیلی احساساتی هست. اما اینبار از شورت آموزشی استفاده کردم. دیگه خسته شدم از پوشک کردن . دی...
9 دی 1394

خدا هست.شکرش

یه دوستی توی وبش نوشته بود ... دیروز که دیدم محمود داره به رضا نمازخوندن رو یاد میده، کلی کیف کردم. بعدش یادم افتاد که اعداد رو هم من به رضا یاد ندادم. رنگها رو هم همینطور. لباس درآوردن و پوشیدن رو هم همینطور. قاشق و چنگال تو دست گرفتن رو هم همینطور. و...   هیچ وقت نفهمیدم کی رضا این چیزا رو یاد گرفت. ولی من و امثال من همه چیز را خودمون تک تک به بچه ها یاد می دیم. (چند قلو دارها) بچه های شیطون. البته از نظر خودم بچه های خوبی داریم . فهمیده هستن . زیادی باهوشن و موقعیت شناس(فرصت طلب). تعریف کنم هم نظر می شیم. همین امروز ظهر داشتم می خوابوندمشون . عصبانیم کردن . همه را دعوا کردم که بخوابین هاپو می خورتون صدای گریه بی...
7 دی 1394